عشق مامان و بابا

...

...

...

...

...

...

...

...

  سلام پسر یکی یه دونه مامان و بابا عشق ما هستی و با تمام وجودمون دوستت داریم و بهترین ها رو برات از خدای مهربون میخوایم. الان که این مطالب رو مینویسم تو لا لا کردی و منم از فرصت استفاده کردم که تو وبلاگت برات مطلب بنویسم و عکس هات رو بزارم. با بابایی تصمیم گرفته بودیم که برات جشن تولد بگیریم و دوستتات رو دعوت کنیم چونکه تو دیگه همه چیزهارو میفهمی و درک میکنی.. دیروز دایی علی و زندایی جون اومدن خونمون و تو خیلی خوشحال شدی و همش باهاشون بازی میکردی اخه اونها تو رو خیلی دوست دارن .و بعد از ظهر هم دوستتات با ماماناشون اومدن خونمون و تو بادیدن این همه بچه تعجب کرده بودی و کلی هیا هو داشتی و ذوق زده شده بودی.کلی اهنگ براتون گذاشتیم...

    Today is a day of celebration .why?because.years ago on the same day.god sentme my flesh and bone conscience.wishing my friendly inner voice a very **************happy birthday************   عزیزم در پناه مهربانیت جوانه زدم وبا نسیم خنده هایت به بار نشستم و معنا و مفهوم زندگی رادر با تو بودن یافتم .                                                        ...